378 بازدید
2015/08/07

طنز نوشته های کوتاه

طنز نوشته های کوتاه

طنزنوشته های کوتاه

معلم از دانش اموز میپرسه دیوار بزرگ چین در کجاست دانش اموز میگه در عربستان

طنز نوشته های کوتاه

تو مغازه رفته بودم چیزی بخرم

یهو دختره اومد گفت ببخشید اقا سلام خدافظ دارین؟

همه این شکلی شدن 0_o

یهو دختره گفت ای بابا چرا هیشکی نمیفهمه من چی میگم ؟

های بای منظورمه دیگه …

میگن افق شلوغه

من برم شفق محو شم !

طنز نوشته های کوتاه

ﺩﯾﺸﺐ ﺍﯾﻨﺘﺮﻧﺖ ﻗﻄﻊ ﺷﺪﻩ ﺑﻮﺩ ﺍﺯ ﺍﺗﺎﻗﻢ ﺭﻓﺘﻢ ﺑﯿﺮﻭﻥ ﺩﯾﺪﻡ ﻫﯿﭽﮑﺲ ﺧﻮﻧﻪ

ﻧﯿﺴﺖ , ﻭﺳﺎﯾﻞ ﺧﻮﻧﻪ ﻋﻮﺽ ﺷﺪﻩ ﺑﻮﺩ…

ﯾﻬﻮ ﺩﯾﺪﻡ ﯾﮑﯽ ﺍﺯ ﺍﺗﺎﻕ ﺍﻭﻣﺪﻩ ﺑﯿﺮﻭﻥ ﻣﯿﮕﻪ ﺗﻮ ﮐﯽ ﻫﺴﺘﯽ ﺍﯾﻨﺠﺎ ﭼﯿﮑﺎﺭ

ﻣﯿﮑﻨﯽ ؟؟

ﺧﻮﺩﻣﻮ ﻣﻌﺮﻓﯽ ﮐﺮﺩﻡ ﺑﻌﺪ ﺩﯾﺪﻡ ﯾﺎﺭﻭ ﻣﯿﺨﻨﺪﻩ !!!

ﺣﺪﺱ ﺑﺰﻥ ﭼﯽ ﮔﻔﺖ !

ﮔﻔﺖ ﺑﺎﺑﺎﺕ ﺍﯾﻨﺎ ۳ ۴ ﻣﺎﻫﻪ ﺍﺯ ﺍﯾﻨﺠﺎ ﺍﺳﺒﺎﺏ ﮐﺸﯽ ﮐﺮﺩﻥ ﺭﻓتن

طنز نوشته های کوتاه

هر موقع عکس شناسناممو می بینم

می فهمم این ذات آدمه که باید قشنگ باشه …!

طنز نوشته های کوتاه

انصافا تخمه ی آفتابگردون

به مراتب با نظم و ترتیب بیشتری نسبت به انار یکجا نشسته

حیف که استعدادش به چشم نیومده

طنز نوشته های کوتاه

طبقه بندی ایکیویی/نابغه-باهوش-کم هوش-معمولی-باعقل-بی عقل- کم فهم-نفهم-گیج-پرت-پسر.

طنز نوشته های کوتاه

یارو برای بچه شیش ساله ش تـبـلـت خریده بود ، بعد 2 روز انداخته بود تو وان حموم . . . .

بچشو دعوا نکرده بود که یه وقت تو روحیش تاثیر منفی نذاره . . . .

من سوم ابتدایی بودم خط کش چوبی سی سانتـی بابامو بردم مدرسه ازم بلند کردن . . . .

آقام بعد یه هفته با وساطت های بزرگان فامیل منو راه داد تو خونه

طنز نوشته های کوتاه

پشت یه نیسان جمله سنگینی نوشته بود کمرم شکست …

همه دنبال یارن من به دنبال بارم ، فوق لیسانس شهید بهشتی هم دارم …

لامصب گند زد تو انگیزم با این جملش

من دیگه درس نمیخوووونم اصلا !!!

طنز نوشته های کوتاه

دیروز داشتم غذا نذری پخش میکردم

یه پیرزنه اومد گفت : خیر از جوونیت ببینی یه غذا بده به من

گفتم : مادر جان غذا تموم شده

گفت : خدا بزنه تو کمرت و رفت…

طنز نوشته های کوتاه

یارو چند تا زردالو میخره میکنه تو استینش بعد تو راه چند تا بچه میبینه می گه هرکی بگه تو استینم چیه زردالویی که از همه بزرگتره بهش میدم

طنز نوشته های کوتاه

۳ روز میشه پسورد وایرلس رو عوض کردم هیچ همسایه ای تحویل نمیگیره !

دیگه جواب سلامم رو هم نمیدن…

امروز همسایه بقلی داشت به اون یکی میگفت :نامرد گدا نذاشت اون سریاله رو کامل دانلود کنم !!

طنز نوشته های کوتاه

پیرمرده دم‌ عابر کارتشو‌ داده به من

میگه موجودی بگیر برام

براش گرفتم ، میگم ۵ هزار تومنه پدر جان

گفت خاک بر اون سرت کنن با این موجودی گرفتنت و رفت

طنز نوشته های کوتاه

برایت در رویا هایم گیتار میزنم

.

.

.

.

در واقعیت هنوز گیتار بلد نیستم

اما .میتونم با قوطی برات بندری بزنم

طنز نوشته های کوتاه

ﺍﯾﻦ ﮐﻪ شوهرتون ﭘﯿﮑﺎﻥ ﺩﺍﺷﺘﻪ ﺑﺎﺷﻪ ﯾﺎ پورشه ﻓﺮﻗﯽ ﻧﺪﺍﺭه

ﻣﻬﻢ ﺍﯾﻨﻪ ﮐﻪ :

.

.

.

بلهههههه درست حدس زدین

مهم اینه که شوهر داشته باشین

طنز نوشته های کوتاه

رفیقم سندتوال داد من چقد تنهام. هیچکسی نیست باهاش حرف بزنم؟

پی ام دادم تا منو داری چرا تنهایی؟ چ خبر؟

گفت: هیچی بابا گغتم ببینم چند تا بیکار تو  ادد لیست دارم زیاد باشن براشون گروه درست کنم

ولی دیدم فقط تویی

طنز نوشته های کوتاه

بابام اومده میگه چرا این سشواره باد نداره‎‏ ‏

منم ی دفه جیگر درونم گل کرد گفتم‎‏: ‏

فک کنم پنچر شده‎‏ ‏

هیچی دیگه الان اومدیم دکتر که سشوارو از تو حلقم بیاره بیرون‎!‎

طنز نوشته های کوتاه

حالا ما مجردیم هی فرت فرت پنج شنبه میشه‎‏ ‏

کافیه ازدواج کنیم هر پنج سال یک بار تکرار میشه

طنز نوشته های کوتاه

دختر باید خنگول باااااشه‎‏ ‏

یک ساعت یه چیزو واسش توضیح بدى‎‏ ‏

بعد تهش بگه : هان…؟

طنز نوشته های کوتاه

پلوی بابا کیه‎‏?!!! ‏

پدر مارکو پولو در حال پرت کردن مارکو به هوا‎‏ ‏

خدایی اینو عمرن شنیده باشی

طنز نوشته های کوتاه

پسر: ﭼﻄﻮﺭﯼ ﺑﻬﺶ ﺑﮕﻢ ﺩﻭﺳﺘﺖ ﺩﺍﺭﻡ؟‎‏ ‏

دختر: ﺧﯿﻠﯽ ﺭﺍﺣﺖ ﺑﻬﺶ ﺑﮕﻮ‎‏ ! ‏

پسر: ﺑﺎﺷﻪ پس ﺑﯿﺎ ﺑﺎ ﺗﻮ ﺗﻤﺮﯾﻦ ﮐﻨﯿﻢ‎‏! ‏

دختر: ﺑﺎﺷﻪ‎‏! ‏

پسر: ﺩﻭﺳﺘﺖ ﺩﺍﺭﻡ‎‏!! ‏

دختر: ﻣﻨﻢ ﺩﻭﺳﺘﺖ ﺩﺍﺭﻡ! ﺧﺐ ﺣﺎﻻ ﺑﺮﻭ ﺑﻬﺶ ﺑﮕﻮ‎‏ !!! ‏

پسر: ﺑﻬﺶ ﮔﻔﺘﻢ‎....

طنز نوشته های کوتاه

من و داداشم برنامه ریختیم از این به بعد سر سفره شام و ناهار‎‏ ‏

از پدر و مادرای مردم تعریف کنیم‎‏ ‏

قبل اینکه ننه بابامون از بچه‌های مردم تعریف کنن‎!‎

طنز نوشته های کوتاه

هی رفیق‎‏… ‏

اگه ی روز اومدی بر سر قبرم‎‏… ‏

ناموسن فاتحه بخون الکی پیس پیس نکن

طنز نوشته های کوتاه

این روزها رسم شده خانمها غذا که درست میکنن‎‏ ‏

اول عکسشو میزارن تو اینستاگرام‎‏ ‏

بعد اجازه میدن بقیه بخورن

طنز نوشته های کوتاه

قدیما اگه باباها از دسته بچه شون ناراحت میشدن‎‏ ‏

میگفتن کاری نکن از ارث محرومت کنم ها‎‏!!!! ‏

دیشب با بابام دعوام شده‎‏ ‏

میگه کاری نکن که پسوورد اینترنت خونه رو عوض کنم‎‏!!!!! ‏

سریعا خم شدم شصت پاشو ماچ کردم‎‏ ‏

صحبته اینترنته میفهمی اینترنت

طنز نوشته های کوتاه

‏۵۰%‏‎ ‎آشغالا رو مورچه ها با خودشون می برن‎‏ ‏

‏۵۰%‏‎ ‎هم کف پامون میچسبه میبریم آشپزخونه یا بیرون‎

طنز نوشته های کوتاه

تو بوفه دانشگامون، دخترا همدیگر رو اینجوری صدا ﻣﻴﻜﻨﻦ؛

ﭘﺎﺭﻣﻴﺲ، ﻫﻠﻤﻴﺪﺍ، سيسى، ﭘﺎﺭﻣﻴﺪﺍ، ﺷﺎﭘﺮﻙ، كتى، ﻧﺎﻧﺎ ....‏

ولی ﺳﺮ ﻛﻼﺱ ﻣﻮﻗﻊ ﺣﻀﻮﺭ ﻏﻴﺎﺏ ﺍﺳﺘﺎﺩ (همون دخترا) :‏

خديجه ﺍﺻﻐﺮﯼ، ﺍﻡ ﮐﻠﺜﻮﻡ ﻃﺎﻫﺮﯼ، ﻣﺎﺭﭼﻮﺑﻪ خرسفیدی، ﺍﮐﺮﻡ بالا ده زاده اصل قرچکی، رحيمه کوچک زاده میرزا آقایی پور، ‏ﭼﻠﺴﻮﻣﻪ ﺳﯿﮕﺎﺭﻭﺩﯼ، ﺳﮑﯿﻨﻪ ﺭﺍﻫﺪﺍﺭﯼ، ﺯﻭﻟﻨﮓ ﺯﺍﻻﻥ ﭘﻮﺭ، ﺯﻧﺒﯿﻠﻪ ﺯﺍﺧﺎﺭ پور!!!!‏

طنز نوشته های کوتاه

ﺍﺳــﻢ ﺯﻥ ﻫــﻤـﺴـﺎﯾـﻤـﻮﻥ ﺗـﻬـﻤـﯿـﻨـﻪﺱ ﺍﺳــﻢ ﺷــﻮﻫـــﺮﺵ ﻫــﻢ ﺭﺳـﺘــﻤــﻪ ﻭ ﺍﺳـﻢ ﭘــﺴــﺮﺷـﻮﻥ ﻫــﻢ ﺳــﻬــﺮﺍﺏ گـذاشـتـن. ﻫــﺮﻣـﻮﻗـﻊ ‏ﻣــﯿـﺮﻡ ﺩﺭ ﺧــﻮﻧــﺸــﻮﻥ ﺍﺣـﺴـﺎﺱ ﻣـﯿـﮑـﻨـﻢ ﺍﻻﻥ ﻓـﺮﺩﻭﺳـﯽ ﺩﺭ ﺭﻭ ﺑـﺎﺯﻣـﯿـﮑـﻨـﻪ!!! ^_^‏


پست های مرتبط

ارسال دیدگاه

کد امنیتی رفرش

خانه
منو
جستجو
علاقه مندیها
مخفی کردن
نمایش منو